علوم شناختی و ترس در کلاس
عوامل پنهان ترس
ممکن است شما ناآگاهانه دانش آموزان را در فعالیتهایی که استرس یا اضطراب آنها را افزایش میدهند، مشارکت دهید.
زمانی که دانش آموزان امتحان میدهند و شما مراقب هستید، یا آنها را مدیریت میکنید،
آیا با مهربانی لبخند میزنید؟
در اطراف کلاس قدم میزنید؟
پشت سر دانش آموزان میایستید و به آنها نگاه میکنید و نشان میدهید که مراقبشان هستید؟
اگر این کار را انجام میدهید آن را متوقف کنید.
شما باعث ترس و اضطراب میشوید.
هنگامی که بر روی شخص، یک سایه از کسی که پشت سر او ایستاده می افتد، مغز احساس تهدید کرده و واکنش نشان میدهد.
این ترس مربوط به خطر بقا است.
سایه ترسناک ممکن است یک شکارچی یا دشمن باشد که میتواند ناخود آگاه اضطراب را در دانش آموزان افزایش دهد.
به آرامی از روبه رو به دانش آموزان نزدیک شوید و خود را پنهان نکنید.
یکی دیگر از کارهای بالقوهی دیگر، این است که بطور تصادفی و ناخودآگاه مغز دانش آموزان را با واژگان انتخابی خودتان آماده کنید.
اگر من دربارهی غذا صحبت کنم سپس از شما بخواهم تا یک کلمه که با حرف «الف» شروع شود، نام ببرید.
ممکن است شما بگویید آوکادو یا آش؛
به جای اینکه بگویید آهن یا آستانه؛
زیرا مغز شما توسط واژههای قبلی که به مواد غذایی اشاره شده بود، آماده شده است.
وقتی شما می گویید «نگران نباش، سخت درس بخوان» ممکن است این کلمات به راحتی اضطراب را افزایش دهند.
درعوض چیزی شبیه به این جمله بگویید:
«نهایت تلاشت را بکن و خوب مطالعه کن».
در واقع، چگونگی استفاده از کلمات کلیدی را ببینید.
به عنوان مثال، محققان در ژاپن متوجه شدند که سرزنش، آمیگدال را فعال میکند که ما این را نمیخواهیم.
یکی دیگر از فاکتورهای مهم کاهش ترس، قابلیت پیش بینی است.
غیر قابل پیش بینی بودن، ترس را افزایش میدهد.
میتوانید ببینید که چگونه این رابطه به مسیر بقا بستگی دارد.
هر چیز نا مشخص یا غیر قابل پیش بینی میتواند تهدید کننده زندگی باشد.
مغز به طور نا خودآگاه واکنش نشان میدهد.
این ترس میتواند وارد کلاس درس شود؛
جایی که البته تهدید کننده زندگی نیست،
اما پاسخ هیجانی دانش آموزان میتواند چنین شرایطی را ایجاد کند.
به عنوان یک معلم، برای جذاب و امن نگه داشتن کلاس باید قابلیت پیش بینی را با نوآوری هماهنگ کنیم.
اجرای آزمونهای بدون اطلاع قبلی، ممکن است باعث بهبود یا عدم بهبود در موفقیت تحصیلی شود،
اما کاملاً میتواند احساس ترس و عدم اطمینان را افزایش دهد.
هر چیزی که ممکن است باعث احساس ترس شود باید تا حد امکان، قابل پیش بینی باشد
و در عین حال برای تحریک توجه دانش آموزان در درسها، باید نوآوری داشته باشیم.
زمانی که وارد محیط جدید میشوید (مانند روز اول مدرسه)، بطور ناخودآگاه همه چیز (توسط مغز) بررسی میشود تا ببینید ممکن است این یک تهدید باشد یا مزیت.
در شروع اولین روز سال، لازم است که از ابتدا همه چیز را درست آغاز کنیم.
ما نمیخواهیم اولین روز مدرسه، ترسناک دیده شود.
بنابراین سخت گیری اولیه و سپس راحت گرفتن مسائل، روش خوبی نیست.
درعین حال، به این معنا نیست که ما همه چیز را آسان و راحت میپنداریم.
لحن خود را واضح، محکم و دوستانه تنظیم کنیم تا بتوانیم به خوبی تدریس کنیم و از دانش آموزان حمایت کنیم.
ترشرویی، اخم و لحن تهدید کنندهی ما برای نوع رفتاری که از آنها انتظار داریم، مفید نیست.
رفتارهایی را که از دانش آموزان انتظار داریم میتوانیم با جملات مثبت بیان کنیم؛
مانند «در یک زمان، فقط یک نفر صحبت میکند» بهتر از «زمانی که صحبت میکنم، حرف نزن» است.
البته همیشه هم این موضوع مطرح نیست.
استرس بالا یا تروما و یادگیری
یک باور غلط معمول در علوم اعصاب این است که استرس بد است.
چیزی که بد است، استرس بالا و نگرش فرد نسبت به استرس است.
تأثیرات منفی میتواند از استرس بالا در گذشته، حال و آینده نیز باشد.
درک بهتر ماهیت استرس میتواند به ما در تشخیص و پاسخ مؤثرتر کمک کند.
مترجمان: احسان شهسواری شیرازی کارشناس ارشد علوم شناختی، نعیمه صیافان کارشناس ارشد علوم شناختی
برای خواندن مطالب بیشتر در حوزه علوم شناختی وارد لینک زیر شوید
علوم شناختی
همچنین برای مطالعه مقاله کامل علوم شناختی چیست وارد لینک زیر شوید
ممنون از مقاله های خوبتون در حوزه علوم شناختی