علوم اعصاب شناختی و استرس
علوم اعصاب شناختی و استرس
نتایج پژوهشها
بخش عمدهای از تحقیقات در مورد هیجانات، بر روی استرس متمرکز شدهاند.
دیوید دایموند،پژوهشگر پیشرو در زمینه اختلال استرس پس از سانحه،استرس را به عنوان محرک تعریف میکند.
البته خیلی چیزها مثل سوار شدن در ترن هوایی محرک استرس است
اما همه، آن را به عنوان استرس درک نمیکنند.
دیوید دایموند معتقد است این امر نیز میتواند آزار دهنده باشد.
بنابراین، او تأکید میکند استرس از آنچه که اتفاق افتاده است، نیست؛
بلکه چگونگی درک افراد از آنچه اتفاق افتاده است،استرس را ایجاد میکند.
احساس کنترل و قابل پیش بینی بودن میتواند استرس را کاهش دهد.
فقدان این احساس میتواند تا حد زیادی موجب افزایش استرس شود.
فریز، گریز یا جنگ
سیستم مغز و بدن سه پاسخ اساسی به استرس بالا (فریز، گریز و جنگ) میدهد و آنها پاسخ طبیعی ما نسبت به ترس هستند.
در اوایل تاریخ بشریت، این پاسخ نقش مهمی در بقا داشت.
بهتر بود پنهان شوند، بجنگند و حتی کشتن ببر بهتر از این بود که آن را فراموش کنند.
با این حال بطور معمول ما باید ذهن خود را از شرایط استرسزا خالی کنیم.
اما این سیستم در حقیقت باعث بدتر شدن افکار میشود؛
زیرا راه حل مغز این است که به جای اینکه فکر کند، از قدرت و توانایی بدن استفاده کند و دستور دهد که بجنگد یا بگریزد.
زمانی که تهدیدی دریافت میشود و ما احساس خطر میکنیم بدن ما بدون فکر کردن دربارهی آن تهدید، به سرعت واکنش نشان میدهد.
برای بقا، این سیستم میخواهد این فرآیند تفکر سطح بالا را غیر فعال کند؛
زیرا در آن زمان، ما دربارهی بهترین راه برای پاسخ دادن فکر کردهایم.
اگر بخواهیم فکر کنیم و راهی پیدا کنیم، احتمالاً ببر پیش از این ما را خورده است؛
پس مغز منابع چندگانه را درگیر میکند.
هیپوتالاموس، سیستم عصبی سمپاتیک را فعال میکند، سیستمی که سرعت ضربان قلب را افزایش میدهد، ماهیچه را قوی کرده و به ما هشدار میدهد، در صورت
امکان ما را قادر به گریز یا حداقل جنگ با خطر میکند.
گوارش از کار می افتد، مردمک چشم در نور منبسط میشود، سیستم ایمنی از کار می افتد، فشار خون بالا میرود و ما در تمرکز بر روی وظایف کوچک خود دچار مشکل میشویم.
این فرآیند همچنین هورمونهای استرسزا را در بدن ما آزاد میکند.
ممکن است دربارهی آدرنالین (اپی نفرین) و نورآدرنالین (نوراپی نفرین) و کورتیزول شنیده باشید.
اما حدود ۳۰ هورمون استرس در بدن ما وجود دارد؛
ما میتوانیم به بهترین شکل برای بقای خود، واکنش نشان دهیم.
در ابتدا کسی که در وضعیت استرس زا قرار دارد، ممکن است شناخت عمیق لازم از وضعیت را نداشته باشد، به سرعت فکر میکند که چگونه میتواند از این وضعیت خارج شود.
اما به زودی تاثیرات منفی این هورمونها شروع میشود.
اگر این سیستم اغلب فعال باشد، میتوانید تصور کنید چه اتفاقی برای سلامتی شما با افزایش مکرر فشار خون و تضعیف سیستم ایمنی خواهد افتاد؟
متاسفانه ما اغلب آن را فعال میکنیم
زیرا این فقط شرایط مرگ یا زندگی نیست که آن را فعال میکند.
نسبتاً ما با انواع تهدیدهایی که این پاسخ را فعال میکنند، روبه رو میشویم.
شاید رئیس شما بگوید که میخواهد در پایان روز، پس از اینکه همهی کارکنان رفتند، با شما صحبت کند و تقریباً بلافاصله هم منتظر پاسخ است.
قلبتان میکوبد و فشار خونتان افزایش مییابد، هورمون استرس نیز در بدن شما پخش میشود.
اگر بتوانید با جنگ یا گریز، عکس العمل نشان دهید، بدن شما از آن مواد شیمیایی پیش از اینکه آنها بتوانند آسیب طولانی مدت وارد کنند، استفاده میکند.
از آنجا که این رفتار، ایدهی مناسبی در برخورد با رئیس نیست، نمیتوانید هیچ اقدام فیزیکی انجام دهید؛
همانطور که به اصطلاح میگویند فرد در خون خود میجوشد.
به یاد داشته باشید که هدف از هیجان این است که واکنش نشان دهید
بولی و جاش هانگ، محققان علوم اعصاب، اخیراً دریافتهاند که انواع خاصی از نورونها در آمیگدال، در فعالیتهای مرتبط با ترس نقش دارند.
تحقیقات آنها بر اساس این فرضیه است که تقویت ارتباط میان نورونها باعث رمزنگاری حافظهی ترس میشود.
از آنجا که سلولهایی که با هم فعال میشوند به هم مرتبط میشوند؛
حافظههای ترس میتوانند به هم مرتبط شوند و در ما باقی بمانند.
این یک عامل در اضطراب درس ریاضی و اختلال استرس پس از سانحه است.
بررسی تروما و اختلال استرس پس از سانحه فراتر از محدودهی این کتاب است.
با این حال، از آنجا که دانش آموزان تروما دیده، بخشی از جمعیت مدرسه را تشکیل میدهند، پیشنهاد میکنم یک مقدمهی کوتاه برای این مفهموم ارائه شود.
اختلال استرس پس از سانحه، به صورت شاخهای از نشانگان که ممکن است شامل بازتاب یک واقعه، حافظهی نور-فلش، کابوسها، پاسخ غم انگیز قوی، یا ترکیبی از این پاسخها باشد، تعریف شده است.
اختلال استرس پس از سانحه در بعضی افراد با اختلال خواب، افسردگی و سوء مصرف مواد همراه است.
این اختلال میتواند در کلاس درس بصورت تکانشگری، خصومت، حواسپرتی، گوش به زنگی، مشکلات در توجه و حافظه یا مشکل در روابط ظاهر شوند.
برخی از مداخلات غیر دارویی، برای محیطهای آموزشی مناسب هستند
مانند ترویج خود کارآمدی مقابلهای.
نظریهی شناختی اجتماعی آلبرت بندورا، نقش خودکارآمدی را ازدیدگاه آموزشی توضیح میدهد.
اعتقاد بر این است که از دیدگاه آموزشی فرد میتواند یک وضعیت را مدیریت کند یا بر یک چالش غلبه کند.
چارلز بی نایت و مایکل هارپر، متخصصان بلایای طبیعی، دریافتند که مقابله خود کارآمدی، یک اقدام بالقوه برای بهبود در برابر فجایع طبیعی است.
علاوه بر آن، در ادبیات علمی، از مدیتیشن، یوگا و ورزش به صورت گسترده بهعنوان مداخلات درمانی در این اختلالات پشتیبانی میشود.
این مسئله برای اموزگاران به چه معناست؟
امروزه با افزایش جمعیت افراد تروما دیده در مدارس مواجه هستیم.
ما سربازانی را که از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرند، درمان میکنیم.
مهاجران، و بیست و سه درصد از جمعیت بومی امریکا دارای اختلال PTSD هستند.
بی توجهی در دوران کودکی، کودک آزاری و خشونت خانگی در بسیاری از خانهها اتفاق میافتد.
فقر و زندگی در مناطق شهری افسرده، این خطر را افزایش میدهند.
عوامل خطرزای تروما که توسط تحقیقات، مستند شدهاند، شامل این موارد میشوند:
قرار گرفتن در معرض آتش سوزی، وضعیت تهدید کنندهی زندگی، تجاوز، تهدید با سلاح و تشخیص سرطان پستان از جملهی آنهاست.
در مورد خشونت در مدرسه یا حوادث طبیعی، کل جمعیت مدرسه در معرض خطر PTSD هستند.
بنابراین مؤسسات آموزشی، برای رفتار مناسب با این دانش آموزان مسئولیت دارند تا بصورت حرفهای دربارهی اضطراب و تروما تحقیق کنند و آموزههای خود را توسعه دهند.
تمرینات و فعالیتهای کلاسی که اضطراب را کاهش میدهند، برای این گروه و همچنین تمامی دانش آموزان مؤثر است.
کلاس درس
تأثیر استرس بر یادگیری دانش آموزان باید در هر مقطع تحصیلی در نظر گرفته شود.
معلمان کلاس درس باید دربارهی شیوع، علل، تأثیرات و مداخلات برای کاهش استرس آموزش دیده باشند.
اثرات فریز، جنگ یا گریز
اجازه دهید به این مسئله بپردازیم که چگونه فریز، جنگ یا گریز میتوانند بر رفتار دانش آموزان تأثیر بگذارند.
فریز، واکنشی معمول در کلاس درس است.
«امیدوارم یک معجزه اتفاق بیفتد».
دانش آموزان میتوانند این واکنش را زمانی که امتحان میدهند، تجربه کنند.
گاهی اوقات ذهنشان خالی میشود، بی حرکت میشوند و واکنشی از خود نشان نمیدهند.
بعضی دانش آموزان زمانی که معلم آنها را بهطور ناگهانی در کلاس درس صدا می زند، خشکشان میزند.
این عکس العمل به خرگوش کمک میکند تا توجه روباهی را که در اطراف اوست جلب نکند؛
اما این واکنشی نیست که ما میخواهیم دانش آموزانمان تجربه کنند.
برای مدت زمانی که طول میکشد تا دانش آموزان واکنش نشان دهند؛
یک راهکار پیشنهاد میشود که باعث کاهش این نوع استرس میشود.
واکنش بعدی، گریز است.
دانش آموزانی که احساس ترس و اضطراب دارند ممکن است با امتناع از مشارکت در برخی از فعالیتها یا انجام برخی تکالیف واکنش نشان دهند؛
زیرا آنها را بسیار تهدید کننده و ترسناک میبینند.
اما اگر آنها اجازه نداشته باشند که مخالفت کنند، ممکن است آنها را به جنگ فیزیکی بکشاند.
قلب آنها شروع به تپیدن میکند، کف دستهایشان عرق میکند، تنفس سریع و ذهن آنها خالی میشود (زیرا این فرآیند فعالیت مغز را در لوب پیشانی مهار میکند).
در نتیجه، عملکرد آنها، استعداد و توانایی واقعی آنها را نشان نمیدهد،
زیرا در آن لحظه نمیتوانند به درستی فکر کنند.
متوجه میشویم که بدن در حال تصاحب مغز است و این به این معنا نیست که دانش آموزان دیگر نمیتوانند آرام شوند.
در این صورت نیاز است تا از دانش آموز حمایت شود و به او فرصت دهیم تا موفقیت و قابلیت خود را در شرایطی دیگر نشان دهد.
آیا لازم است دانش آموزی که ترس از صحبت کردن دارد، در جلوی کلاس سخنرانی کند؟
آیا لازم است که حتماً یک مار را در دست خود بگیرید تا بتوانید بر ترس خود از آن غلبه کنید؟
واکنش جنگ، در بعضی از دانش آموزانی که به تهدید، ترس یا اضطراب، با خشم پاسخ میدهند، مشاهده میشود
غریزه آنها در هنگام ترس و تهدید، میتواند بصورت حمله فیزیکی یا حتی زبانی باشد.
به این نکته توجه کنید که آیا دانش آموز واقعاً خشمگین شده است یا اینکه این یک ابزار برای بروز ترس در اوست.
بدون توجه به نحوه آشکار شدن واکنشهای فریز، جنگ یا گریز، باید بدانید که همهی آنها توانایی تفکر دانش آموزان را کاهش داده و عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار میدهند.
کاهش دادن اضطراب، وقوع این حالات را در دانش آموزان کاهش میدهد.
مترجمان: احسان شهسواری شیرازی کارشناس ارشد علوم شناختی، نعیمه صیافان کارشناس ارشد علوم شناختی
برای خواندن مطالب بیشتر در حوزه علوم شناختی وارد لینک زیر شوید
علوم شناختی
همچنین مقاله علوم شناختی چیست را می توانید در این لینک مطالعه کنید .
ممنون از این مقاله عالی
جای چنین مطالبی در وب فارسی خالیه
بهترین منابع انگلیسی برای مطالعه در حوزه علوم شناختی چه سایت ها و کتابهایی هستند ؟
درود بر شما
تیم ایران هیپوز کتاب جامعی در این زمینه ترجمه کرده که می توانید از صفحه کتاب نوروتراپی کاربردی سفارش دهید .