مغز متفکر

چه کنیم تا مغزمان دست از نگرانی بردارد؟

آیا می‌دانستید که ما دو مغز داریم؟ 

مغز متفکر
بله درست است؛
از نظر ساختاری ما یک مغز داریم، اما از لحاظ ادراکی، دو مغز داریم. یک مغز متفکر و دیگری مغز غیر متفکر!

مغز ما جوری تنظیم شده که اول نگران شویم و بعد فکر کنیم.
دانشمند مغز، جوزف لیدوکس در دانشگاه نیویورک، این موضوع را خوب خلاصه می‌کند:
ارتباط‌های که از سوی سیستم‌های هیجانی (غیر متفکر) با سیستم‌های ادراکی ( مغز متفکر )برقرار می‌شوند، قوی‌تر از ارتباط‌های هستند که از سوی سیستم ادراکی ( مغز متفکر )با سیستم‌های هیجانی برقرار می‌شوند.
سیستمی که دکتر لیدوکس از آن حرف می‌زند، سیستم لیمبیک یا دستگاه کناره‌ای است، که شامل یک سری از ساختارهای عمقی در تنفس هستند که واکنش‌های هیجانی را برانگیخته می‌کنند.
سیستم لیمبیک که شامل هیپوکامپوس و آمیگدالاست که قدیمی‌ترین بخش مغز هستند.

بخش متفکر مغز، پری فرونتال کورتکس، تازه‌ترین بخش مغز است که توجیه می‌کند چرا با وجود اینکه موجودات عاقلی هستیم، گاهی تصمیم‌های احمقانه‌ای می‌گیریم. مثلا ممکن است چیزی را در حراجی بخریم صرفا به این دلیل که می‌ترسیم حراج تمام شود!

اگر ندانیم چگونه مغز نگران‌مان را تحت کنترل و سلطه‌ی خود بگیریم، روی مغز متفکر تاثیر گذاشته و بر آن حاکم می‌شود.
پس ضروری است که یاد بگیریم چطور مغز نگران را کنترل کنیم. به دلیل زندگی پُرشتاب دنیای امروزی، مدام و زیاد در معرض محرک‌ها هستیم. محرک چه مثبت باشد و چه منفی، مغز را در شرایط جنگ و گریز قرار می‌دهد.

محرک‌های بیش از حد و دچار گیجی و آشفتگی شدن معادل تصمیم‌ گیری‌های بد و شتاب زده است؛ این فرمول را همیشه به یاد داشته باشید!

تحت فرمان گرفتن سیستم لیمبیک 

وقتی یک چیز خوشایند را می‌بینید (لباس یا کفش قشنگ، یک مرد خوشتیپ، یک زن زیبا) اگر بتوانید درون مغزتان را ببینید، حجم غول آسایی از فعالیت‌های الکتریکی را از سیستم لیمبیک به طرف کورتکس خواهید دید.

مغز هیجانی شما به مغز متفکر می‌گوید که چه بکند 

حالا برای‌تان خبرهای خوب و بد داریم. خبر خوب اینکه شما می‌توانید سیستم لیمبیک مغزتان را تحت کنترل بگیرید تا اجازه دهید هیجانات و احساسات بر زندگی شما مسلط شوند. خبر بد هم اینکه این کار، نیاز به تلاش و زمان دارد. اما اگر بتوانید این تلاش و زمان را صرف کنید، پاداش‌های شگفت انگیزی خواهید گرفت.

لطفا یک کاغذ و قلم بردارید، فکر می‌کنید اگر هیجان و احساس، کنترل زندگی شما را در دست نگیرد چه فایده‌ای خواهد داشت، سه تا از این فواید را روی کاغذ بنویسید. ۲ تا ۳ دقیقه وقت دارید که بنویسید و نباید تا زمانی که این سه امتیاز را ننوشته‌اید از جای خود حرکت کنید.

خب ممکن است مثل من این سه مورد را نوشته باشید:

۱. کمتر استرس داشتن

۲. پس انداز پول بیشتر

۳. خلاق‌تر و کارآمدتر بودن

این لیست را جایی بگذارید که بتوانید آن را ببینید!
مطمئن باشید وقتی شرایط سخت شد و دچار پریشانی شدید، این لیست، کمک خیلی بزرگی به شما خواهد کرد.

چطور به مغزتان و مغز متفکر دستور بدهید دست از نگرانی بردارد 

صادقانه بگویم، هدف ما این است که روش پیش فرض مغز از سیستم لیمبیک به کورتکس را معکوس کنیم؛
یعنی کورتکس مغزتان به سیستم لیمبیک دستور بدهد که چه بکند!
۵ مرحله را به شما توصیه می‌کنیم که اگر مطالعه کنید و مرتبا تمرین کنید، به شما کمک خواهد کرد مغز نگران‌تان را کنترل کنید.
از آنجاییکه این مراحل می‌طلبند که افکارتان را کند و کاو کنید، بهتر است همه چیز را یادداشت کنید.
نوشتن افکارتان روی کاغذ، دو فایده دارد:
۱. به شما کمک می‌کند این ۵ مرحله را به یاد داشته باشید
۲. افکار زودگذر و ناپایدارتان را در اختیار کورتکس مغزتان می‌گذارد.

۱. باورهای غیر منطقی خود را ارزیابی کنید 

ما معمولا یک سری باورهای غیر منطقی داریم که باعث می‌شود ترس و تهدیدهایی را ببینیم در حالیکه واقعا هیچ خطری و تهدیدی وجود ندارد.
بیشتر این باورها، شامل نیاز ما به «طبق بایدها زندگی کردن» می‌شود.
یک تعادل واقع گرایانه‌تر بین ایده آل‌ها و خود واقعی‌تان پیدا کنید تا نگرانی‌های‌تان عقب نشینی کنند.

۲. یاد بگیرید چطور با احساسات خود برخورد کنید و آنها را بپذیرید 

در رفتار درمانی شناختی، بیمار یاد می‌گیرد چطور با افکار غیرمنطقی خود با نگاهی عاقلانه‌تر و روشن‌تر روبرو شود.
بیشتر این پروسه شامل جایگزین کردن طرزفکر منفی با طرزفکری مثبت‌تر یا خنثی‌تر می‌شود.

۳. وقتی قرار است تصمیم مهمی بگیرید، احساسات را کنار بگذارید 

ما به راحتی تحت تاثیر گفتگوهای هیجانی و احساسی درون خود قرار می‌گیریم.
هیچ انسانی در چنین شرایطی نمی‌تواند کاملا عاری از احساسات باشد،
اما هر چه بیشتر بتوانید احساس را از عقل و منطق جدا کنید، احتمال اینکه انتخاب‌های منصفانه‌تر و منطقی‌تری بکنید بیشتر خواهد شد.

۴. از کسی که می‌تواند به شما کمک کند حمایت بخواهید 

احساسات ما در شرایط خاص، سریع و قوی واکنش نشان می‌دهد
و هر چه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم عنان این احساسات را در دست بگیریم.
وقتی شما به سختی تحت نفوذ و کنترل هیجانات خود هستید و سیستم لیمبیک‌تان فرمانروایی می‌کند، یک حامی می‌تواند مانند کورتکس مغز شما عمل کند.

۵. به خود کنترلی‌تان اعتماد کنید 

طبق نظریه‌ی خود اثر بخشی، اگر کسی ببیند که می‌تواند خود کنترلی داشته باشد، می‌تواند کنترل رفتارهای مشکل ساز خود را در دست بگیرد.
اگر بابت تصمیم‌های خوبی که می‌گیرید، تسلطی که بر نگرانی‌های خود دارید یا کنترلی که روی وسوسه‌های خود به دست می‌آورید،

احساس قدرت کنید و قوی شوید،
تدریجا خواهید دید که این ترس‌ها و وسوسه‌ها کمتر و کمتر بر شما مسلط خواهند شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *